# پندانه
18 مهر 1401 توسط نسرینه مه پیکر
نذار لكه هاي روي دلت چرك مرده بشن
يك شلوار سفيد دوست داشتني داشتم كه يك روز ابري پوشيدمش. موقع بازگشت به خانه، باران گرفت و گلي شد.
منِ بيخيال پيگيرش نشدم، به هواي اينكه هر وقت بشويم پاك مي شود.
ولي بعدها هرچه شستمش، پاك نشد. حتي يكبار به خشكشويي دادم كه بشويند ولي فايده اي نداشت.
آقايي كه تو خشكشويي كار مي كرد، گفت:
اين لباس چِرك مرده شده. بعضي لكه ها دير كه شود، مي ميرند. بايد تا زنده اند پاك شوند.
شلوار چرك مُرده شد و حسرت دوباره پوشيدنش را به دلم گذاشت.
بعيد نيست اگر بگويم دل آدم هم كم ندارد از لباس سفيد. حواست كه نباشد، لكه مي شود. وقتي لكه شد اگر پي اش را نگيري، مي شود چرك.
به قول صاحب خشكشويي، لكه را تا تازه است و زنده،
بايد شست و پاك كرد.